در بیان قواى نباتیّه است:
و این قوا را «نباتیّه» گویند، نه به جهت اختصاص آنها به «نبات»، بلکه به جهت انحصار قواى نبات در اینها، اوّل: براى بقاى شخص و آن «غاذیه» است، و دوّم: براى کمال شخص و آن «نامیه» است، و سیّم:
براى بقاى نوع و آن «مولّده» است.
پس، غاذیه قوّتى است که احاطت کند غذا را، به مشاکله جسمى که در آن است، تا بدل ما یتحلّل شود، زیرا که جسم مغتذى، مؤلّف است از اجسام رطبه که در معرض تحلّلاند، به سبب حرارات اربع؛ دو تا «غریزیّه» و «اسطقسیّه» از داخل، و دو تا از خارج که حرارت «کوکبیّه» و حرارت «حرکات» باشند، چه حرکات بدنیّه و چه حرکات نفسانیّه، چون «غضب» و «فرح» و «خوف» و «غم».
و غاذیه تدارک کند به تحصیل جوهر خلط، تا هنگام حلول اجل. پس غاذیه، «واقع» را ماند و شهوت در هر باب، «متقاضى» و «محصّلى» را ماند و لذّت در هر باب، اجرتى و رشوتى را که به کارگر و عامل دهند، و سنّة الله بر این جارى است، تا چندى معاش شود، شاید به حسن معادى مؤدّى شود. و فعل غاذیه به اتمام رسد، با سه امر:
ادامه مطلباین متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
پرتال جامع علوم رونمایی سایت جدید و بروزرسانی
پرتال جامع علوم در نقطه افتراقش با دیگر سایت های مشابه بگونه ایست که میتوان بصورت کامل تفاوتش را دریافت و آن اینست که در پرتال جامع علوم یک شخصیت علمی آراء و نظریاتش را با مستندات متعدد از کتب بیان میدارد و به این شکل نیست که تنها با قرار دادن مقالات از اشخاص متعدد به کار خود ادامه دهد البته آن نیز بسیار عالی و مهم و خوب است و از داشته ها صیانت مینماید ولیکن در پرتال اشارت بلحاظ اندک زمانی که کار خود را شروع نموده است کاملا حجم بازدید ها و البته سئو در آن بچشم میخورد و این بدان دلیل است که جناب حکیم رضی بوسیله قالب های متعدد صوتی و تصویری و متنی و .بصورت کاملا تخصصی در ابواب متعدد بطریقی اولی سخن گفته اند .
***برنامه ها***
*ساخت کتابخانه بسیار قوی که در دست احداث است
*ایجاد فروشگاه جامع محصولات فرهنگ و ادبی و همچنین گیاه دارویی و .
*بار گذاری علوم جامع متنی در ابواب متعدد به روشی نو و البته در سیره کهن
*تولیدات مدیا اشارت که از طریق پرتال رونمایی خواهد شد و شامل انواع کتب صوتی وکلیپ ها و فیلم های بسبار پرمغز خواهد بود و همچنین تماشای آنلاین برنامه های ترتیبی پخش شده از صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران و .
*ایجاد پرتال آموزشی و نئو گالری هنری در باب هنر های مکتبی و سنتی و تجسمی و تخیلی و آشنایی با مواد در تکنیک ها که امکان آموزش آنلاین را فراهم خواهد نمود
*رصد خانه ترسیمی نجومی
که بزودی رونمایی خواهد شد شکلی نوین از رصد و شناخت و آموزش و تدریس علوم هیئت و نجوم
*و همچنین بارگذاری مطالب در ۵سایت تابع در موضوعات متعدد در ابواب علوم
*امید که شما دوست عزیز و دانش دوستان گرامی ما را با همراهی خود یاری نمایید.
حکمت فصول چهارگانه سال
و ایضاً تفکّر نما در بلند و پست شدن آفتاب، براى آن که در هر سال چهار فصل مختلف پدید آید و تدبیر در مصلحت حکیم قدیر ظاهر گردد، پس در زمستان حرارت در باطن درخت و نبات پنهان مىگردد که مادّههاى میوه در آنها متولد گردد و در هوا کثافتى پدید آید که از آن ابر و باران در هوا متولد شود و ابدان حیوانات محکم شود و قوّت یابد.
و در بهار موادّى که در زمستان اشجار و نباتات متولّد شده به حرکت آیند، و گیاهها و گلها و شکوفهها برویند و حیوانات براى فرزند به هم رسانیدن به حرکت آیند.
و در تابستان به سبب شدت حرارت هوا میوهها پخته مىشوند و رطوبات فاضله و اخلاط فاسده ابدان حیوانات به تحلیل روند و رطوبت روى زمین کم شود که اعمال و عمارات و غیره به آسمانى میسّر گردد.
و در پائیز هوا صاف گردد و بیمارىها مرتفع گردد و بدنها صحیح شود و شبها دراز شود که اعمالى که در شب باید به عمل آید میسّر گردد، و اگر مصالح این فصول را استقصا نمائیم سخن به طول مىانجامد.
اکنون تفکّر کن.
در گردیدن آفتاب به حرکت خاصه خود در بروج دوازدهگانه یعنى حمل و ثور و جوزا و سرطان و اسد و سنبله و میزانو عقرب و قوس و جدى و دلو و حوت و تدبیر صانع قدیر در آن، به درستى که به این دور تمام مىشود سال و به عمل مىآید فصول چهارگانه، یعنى بهار و تابستان و پائیز و زمستان و در این مقدار از حرکت آفتاب غلّهها و میوهها مىرسد و کارشان تمام مىشود و باز در سال دیگر نشو و نما از سر مىگیرند. نمىبینى که سال شمسى مقدارش حرکت آفتاب است از اول حمل تا اول حمل؟ و به این سال و امثال آن پیمایند زمانها را از زمانى که حق تعالى عالم را آفریده تا هر عصر و زمانى که خواهد. و به اینها حساب مىکنند مردم عمرهاى خود را و وقتهاى قرضها و اجارات و معاملات و سایر امور خود را و به یک دوره آفتاب، یک سال تمام مىشود و به این حساب مضبوط مىگردد.
نظر کن در چگونگى تابیدن آفتاب که به چه نحو تدبیر کرده است حکیم وهّاب، به درستى که اگر در یک موضع آسمان ایستاده بود و از آن نمىنمود هر آینه بسیارى از جهات از نور آن بهرهور نمىگردیدند و کوهها و دیوارها و سقفها مانع مىگردید تابش آن را و چون مىخواست فیضش عام و نفعش تمام باشد چنان مقدّر ساخته که در اول روز از مشرق بر آید و بر آنچه مقابل آن است از جهت مغرب بتابد و پیوسته حرکت کند و بگردد به جاهاى مختلف الاوضاع از نور خود بهره رساند تا به مغرب منتهى گردد و به جانب مشرق که در اول روز نتابیده بتابد،
پس هیچ موضعى از مواضع نمىماند که بهره خود رااز نور خورشید نیابد زهى منعمى که در خوان احسانش گرده خورشید را به ذرات بر جمیع ساکنان معموره امکان از جماد و نبات و انسان و حیوان قسمت کرده و هیچ یک را بىبهره نگذاشته.
پس فرمود که: اگر آفتاب یک سال یا کمتر تخلف مىورزید و بر اهل جهان نمىتابید حال ایشان ابتر مىبود، بلکه ایشان را در آن حال ثبات و بقا محال مىنمود، پس مردم نمىبینند که این قسم امور جلیله که نزد ایشان در تحصیل آنها چاره و حیله نیست چگونه بر مجارى خویش جارى گردیدهاند و جهت صلاح عالم و بقاى نوع بنى آدم از اوقات خود تخلّف نورزیدهاند.
استدلال کن به ماه که در آن دلایلى است نمایان بر وجود خداوند عالمیان که عامّه ناس در معرفت ماهها به کار مىفرمایند، و سال قمرى را به آن مىشناسند اما با سال شمسى که مبنى بر حرکت آفتاب است موافق نیست زیرا که سال قمرى جمیع چهار فصل را فرا نمىگیرد و نشو و نماى ثمار و اشجار در آن مدت تمام نمىشود و به این سبب ماهها و سالهاى قمرى از ماهها و سالها شمسى تخلّف مىورزند و ماهى از ماههاى قمرى مانند ماه مبارک رمضان گاه در زمستان گاه در تابستان مىباشد.
**توحید مفضل سخنان امام صادق علیه السلام **
ابان بن ابى عیّاش از سلیم بن قیس نقل مىکند که گفت: از على بن ابى طالب علیه السّلام شنیدم در حالى که مردى از آن حضرت در باره ایمان سؤال کرد و گفت: یا امیر المؤمنین، مرا از ایمان خبر ده بطورى که از غیر تو و بعد از تو از کسى در این باره سؤال نکنم.
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: مردى خدمت پیامبر صلى اللَّه علیه و آله آمد و مثل همین که از من پرسیدى از آن حضرت سؤال کرد و مثل سخن ترا گفت. پیامبر صلى اللَّه علیه و آله با آن مرد مشغول صحبت شد و به او فرمود: بنشین. آن مرد عرض کرد: ایمان آوردم.
سپس على علیه السّلام رو به آن مرد کرد و فرمود: هیچ مىدانى که جبرئیل به صورت انسانى نزد پیامبر صلى اللَّه علیه و آله آمد و عرض کرد: اسلام چیست؟ فرمود: «شهادت به اینکه خدائى جز اللَّه نیست و اینکه محمد پیامبر خدا است و بپا داشتن نماز و دادن زکات و حج خانه خدا و روزه ماه رمضان و غسل جنابت». عرض کرد: ایمان چیست؟ فرمود: به خدا و ملائکهاش و کتابهایش و پیامبرانش و به زندگى بعد از مرگ و به همه مقدّرات- خیر و شرّ آن و شیرین و تلخ آن- ایمان بیاورى[1].
______________________________
(1) در این حدیث در باره ایمان و اسلام نکات ظریفى ذکر شده که احتیاج به تفسیر و توضیح دارد. در مواردى که مفاهیم پیچیده است به بحار: ج 68 ص 356 مراجعه شود.
وقتى آن مرد برخاست پیامبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: این جبرئیل بود، آمده بود تا دینتان را به شما بیاموزد. و چنین بود که هر گاه پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به او مطلبى مىفرمود او مىگفت: «درست مىگویى». پرسید: روز قیامت چه زمانى است؟ فرمود: سؤال شونده از سئوال کننده (در این باره) عالم تر نیست. گفت: راست گفتى.
پایه هاى ایمان
امیر المؤمنین علیه السّلام بعد آنکه از کلمه «راست گفتى» جبرئیل فراغت یافت چنین فرمود:
بدانید که ایمان بر چهار پایه بنا شده است: یقین و صبر و عدل و جهاد.
یقین
یقین بر چهار شعبه است: شوق و ترس و زهد و انتظار[2].
هر کس مشتاق بهشت باشد شهوات را از یاد مىبرد، و هر کس از آتش بترسد از محرّمات پرهیز مىکند، و هر کس نسبت به دنیا زهد و بى اعتنایى کند مصیبتها بر او آسان مى شود[3]، و هر کس به انتظار مرگ باشد در خیرات مى شتابد.
صبر
صبر بر چهار شعبه است: بصیرت در فهم و درک[4]، تأویل و تبیین حکمت، شناخت عبرتها[5]، سنن پیشینیان.
هر کس در فهم و درک بصیرت داشته باشد در حکمت جستجو و تبیین مى کند، و هر کس در حکمت تبیین کند عبرتها را مى شناسد، و هر کس عبرت را بشناسد حکمت را تأویل و تفسیر مى کند، و هر کس حکمت را تفسیر کند عبرت را مى بیند، و هر کس عبرت را ببیند گویا همراه پیشینیان بوده است
درباره این سایت